جدیدا خیلی چایی میخورم ..جدیدا که نه نزدیک ۲ ماهه خیلی میخورم اونم تو لیوان بزرگ شفاف اصلا از استکان خوشم نمیاد .. همش دلم میخواد حتی الان ولی خودمو کنترل میکنم بد خواب میشم..

اصلا اینطور نبودم کلا یه دونه صبح میخوردم ولی این چند وقته انگار میکشید اگه میشد تزریق میکردم تو رگم:///

---

نسبت به محبت هایی که بهم میشه معذبم ..حتی راضی نیستم یه هزاری از کسی برای من خرج بشه ..و اگه جبران نکنم میره تو مخم ..باید جبران کنم ..حس بدیه..

---

دلم زندگی اروم بدون هیچ حرکتی میخواد بعد بلافاصله پشیمون میشم من ادم یه جا نشستن نیستم با فکر کردن بهش قلبم میگیره..انگار ذهنم باید درگیر باشه ..

---

داشتم با بچه حرف میزدم میگفت من کلی پول میخوام اصلا کار نکنم فقط زندگی کنم ..من فکر کردم ایا منم کلی پول میخوام؟ بعد فهمیدم من حوصله زندگی کردن ندارم ..اینهمه روند طی کنی ..

--

با کسی حرف میزدم درمورد اینکه دوست داره بازم برگرده گذشته گفت اره اگه تو جای دیگه ای باشم و بهم احترام زیادی بزارن و واقعی باشه ..من احترام کسی میخوام؟ ..احترام گذاشتن ملت به چه کار من میاد خب که چی؟ هر کسی باید خودش به خودش احترام بزاره..اگر کسی برای خودش ارزش قائل باشه احترام گذاشتن یا نگذاشتن دیگران اذیتش نمیکنه..

نمیدونم این اخلاقیاتم خوبن یا دارن شخصیتمو دارک میکنن ..فعلا رو این دورم.. نمیدونم چی پیش بیاد ..دنیا خیلی بالا پایین داره..

---

حالم؟

زیادی نوسان داره ..